کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دارم امید وصل و به جایی نمی رسد
    واین درد بی دوا به دوایی نمی رسد
    از پای بوس وصل تو دوریم چاره نیست
    ما را که دست جز به دعایی نمی رسد
    قدّش بلای ما و ز بالاش بر دلم
    یک دم نمی رود که بلایی نمی رسد
    هر شب ز شوق همچو جرس ناله می کنم
    وز خیل دوست بانگ درایی نمی رسد
    یک لحظه نیست کاین دل شوریده مرا
    از جور روزگار جفایی نمی رسد
    بر درگه فراق گدایان عشق را
    از خوان وصل دوست صلایی نمی رسد
    مشنو سخن ز قول مخالف که راست نیست
    عشّاق را که از تو نوایی نمی رسد
    ما دولت وصال تو داریم آرزو
    وین آرزو به بی سر و پایی نمی رسد
    گفتم وصال روی تو خواهم جواب گفت
    سلطانی جهان به گدایی نمی رسد
    ما از در امید وصالت کجا بریم
    زین در کسی که رفت به جایی نمی رسد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha