کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    که می گوید که چشمش نرگسینست
    که می گوید که زلفش عنبرینست
    گیاهی را چه نسبت با دو چشمش
    توان کردن دلم زان رو حزینست
    دو ابرویش هلال عید خوانند
    رخش را چون بگویم یاسمینست
    چه نسبت زلف او با مشک و عنبر
    که بوی او مرا دنیی و دینست
    دو زلفش همچو شب بر روی خورشید
    ز سر تا پا هزارش آفرنیست
    به وصلم گر نوازد بهتر آنست
    صلاح کار ما باری در اینست
    مرا گویند ترک عشق او گوی
    نمی یارم که یارم نازنینست
    ز دل بیرون نیارم کرد مهرش
    که عشقش در دلم نقش نگینست
    جهان گشتم بسی در عشق رویش
    مرا مهر رخ او دل گزینست
    جفا بر من بسی کرد آن ستمگر
    همانا گردش گردون برینست
    نمی سوزد دلش بر حال زارم
    چه چاره چونکه آن دل آهنینست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha