کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    فراغتیست مرا از جهان و هرچه دروست
    چه باک دارم از اندیشه های دشمن و دوست
    مرا اگر چو سخن خلق در دهان گیرند
    غریب نیست صدف دایماً پر از لولوست
    کسی که از بد و نیک زمانه دست بشست
    معینست که فارغ ز مادح و بدگوست
    چو پاک دامنی آفتاب مشهورست
    چه باک اگر شب تاریک در مقابل اوست
    به رسم تضمین این بیت دلکش آوردم
    ز شعر شیخ که جانم به طبع دارد دوست
    «ز دست دشمنم ای دوستان شکایت نیست
    شکایتم همه از دوستان دشمن خوست»
    نسیم گلشن طبعم حسود تر دامن
    شنیده است که چون باد خلد عنبربوست
    به سان غنچه که بر وی وزد صبا هر دم
    از آن معاینه بر خویشتن بدرّد پوست
    جهان خوشست چو سرو از چمن مرو بیرون
    که جای مردم روشن روان کنون لب جوست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha