کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دیدم که آن نگار چو بر من وفاش نیست
    بر حال زار خسته دلان جز جفاش نیست
    دردم به جان رسید ز هجران آن صنم
    یک دم نظر به سوی من مبتلاش نیست
    من شرح اشتیاق نیارم به صد زبان
    گفتن که حسن روی تو را منتهاش نیست
    بیگانه خوی دلبر ما دل ز ما ببرد
    قطعاً ترحمی به دل آشناش نیست
    خون می خورم به هجر تو و جور می کشم
    رنجور عشق را بجز این انتعاش نیست
    روزم قرار دیدن و شب نیست خواب چشم
    ما را به درد هجر تو به زین معاش نیست
    مهجور شد دو دیده بختم ز روی دوست
    دانم که غیر خاک درت توتیاش نیست
    ای دل تو روز وصل غنیمت شمر مراد
    هرگز نبود وصل که هجر از قفاش نیست
    کُشتی به درد هجر جهانی به انتظار
    مشکل که کُشته ی غم تو خون بهاش نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha