کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یک دم نگار ما نظری سوی ما نکرد
    رحمی به حال زار من مبتلا نکرد
    گفتم وفا کند به غلط با من آن صنم
    برگشت از وفا و به غیر از جفا نکرد
    شرمش نیامد از من دل خسته ی حزین
    گویم که آن چه بود که آن بی وفا نکرد
    سلطان حسن بود از آن رو وفا نداشت
    از روی مرحمت نظری بر گدا نکرد
    بگذشت در چمن بر ما سرو راستی
    از روی مردمی گذری سوی ما نکرد
    کردیم جان و دل به تو ایثار در جهان
    همچون جهان مباش که با کس وفا نکرد
    چون حلقه بر درش همه دم سرزنش کشیم
    یک شب به ما نگار در وصل وا نکرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha