کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دلم ز درد غم عشق جان نخواهد برد
    گمان هستی این ناتوان نخواهد برد
    اگر ز جور تو جانم به لب رسد جانا
    بجز در تو به جایی فغان نخواهد برد
    بیا که وقت گلست و به بوستان برمت
    که کس گلی به در بوستان نخواهد برد
    دلم به قامت شمشاد تو چنان مایل
    که نام قامت سرو روان نخواهد برد
    تویی گلی به گلستان و بلبل سرمست
    بجز ثنای رخت بر زبان نخواهد برد
    بیا و کلبه احزان ما مشرّف کن
    دمی به لطف که کس این گمان نخواهد برد
    چو چشم مست توأم ناتوان و هیچکسی
    به پیشت اسم من ناتوان نخواهد برد
    به پیش دشمن بدخو ز لطف دلبر ما
    یقین که آب رخ دوستان نخواهد برد
    بده زکات جوانی و حسن و زیبایی
    که جز ثواب کسی از جهان نخواهد برد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha