کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مسکین دلم به کوی غمت تا گذار کرد
    بسیار با خیال رخت کارزار کرد
    تا دیده دید ماه جمال تو هر شبی
    از دست جور عشق تو دستم نگار کرد
    تا با گل رخ تو گرفتست انس دل
    بس ناله در فراق رخت چون هزار کرد
    حور و قصور بر دل ما عرضه کرده اند
    از آن میانه کوی تو را اختیار کرد
    از شدّت فراق تو ای نور دیده ام
    در دیده بین که روی جهان لاله زار کرد
    نگشود هیچ کار من از انتظار دوست
    چون خاک راه دوست مرا خاکسار کرد
    لاف از وفا و عهد تو بسیار می زنم
    پیش رقیب باز مرا شرمسار کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha