کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل من با سر زلف تو هوایی دارد
    دردمندست و ز لعل تو دوایی دارد
    رخ تو بدر منیر است و در او حیرانم
    دل من روشنی و نور ز جایی دارد
    شاه حسنست و لطافت شده مغرور به خود
    نیک دانم چه غم از حال گدایی دارد
    ای گدایی در دوست به از سلطانی
    آخر از کوی تو درویش نوایی دارد
    گرچه سرو از همه اسباب جهان آزادست
    حالیا در نظرش نشو و نمایی دارد
    شتر مست که از خوان جفا مجروحست
    ناله ای می کند و یاوه درایی دارد
    در جهان گر چه عزیزست بسی درّ خوشاب
    پیش لعل لبت آخر چه بهایی دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha