کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کسی که تخم غمت در میان جان کارد
    روا بود که جهان را ز یاد بگذارد
    مکن ستم تو از این بیش نور دیده ی من
    که دیده ام ز فراق رخ تو خون بارد
    طریق دلبر من دلبریست باکی نیست
    ولی چو برد دلم را بگو نگه دارد
    دلم ببرد و به غم داد و قصد دینم کرد
    به غیر دلبر عیار من که آن دارد
    اگر به رهگذرم بیند آن جفاپیشه
    ز ره بگردد و ما را ندیده انگارد
    اگر شبی به وصالم نوازد او چه شود
    ز جان من ستم روز هجر بردارد
    تفاوتی نکند گر ز روی لطف و کرم
    دمی ز صحبت و عهد قدیم یاد آرد
    اگر به خاطرش آید که بگذرد بر ما
    یقین ز طالع خویشم که بخت نگذارد
    بهر ستم که کند بر دلم که دامن دوست
    ز دست ما نگذاریم او چه پندارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha