کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرا جز درگه لطف تو می دانی پناهی نیست
    اگرچه بر من مسکین محزونت نگاهی نیست
    ز دیده خون همی بارم ز شوق روی آن دلبر
    به غیر از مردم دیده در این عالم گواهی نیست
    چو حلقه بر درم دایم ز هرکس سرزنش دیده
    چه چاره چون مرا در خلوت وصل تو راهی نیست
    به خاک کویت ای دلبر ز جانم معتکف دایم
    چرا آخر تو را روزی به سوی ما نگاهی نیست
    شدم در عشق بیچاره نمی سازی مرا چاره
    به درد عشقت ای دلبر بجز سوزی و آهی نیست
    بدیدم مشک تتّاری بسی با عنبر سارا
    به غیر از زلف شبرنگش چو آن مشک سیاهی نیست
    تو حال من نمی دانی و دایم در جهان باری
    گدایی چون من مسکین و مانند تو شاهی نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha