کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هیچ دلی نیست که در درد دلارامی نیست
    دل مسکین مرا در غمت آرامی نیست
    گفتم از قید دو زلفت بجهد مرغ دلم
    گفت جایی نتوان یافت کزو دامی نیست
    گرچه من سوخته ام در غم ایام فراق
    هیچ شب نیست که در مجلس ما خامی نیست
    سنگ بیهوده مینداز درین صحبت تنگ
    زآنکه نازک تر از این خاطر ما جامی نیست
    همچو صبح رخت ای دوست نباشد شمعی
    همچو زلفین پراکنده تو شامی نیست
    نیکویی کن به جهان کز تو بماند باقی
    زانکه در هر دو جهان بهتر از این نامی نیست
    جام ناکامی دوران بچش ای دل که مگر
    گویی از شادی ایام تو را کامی نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha