کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ما را به غم عشق تو دردست دوا نیست
    فریاد دلم رس که بدین نوع روا نیست
    گفتم که رساند ز من خسته پیامی
    چون محرم رازم بجز از باد صبا نیست
    ای باد صبا عرضه کن احوال دلم را
    کاخر ز چه رو با من مسکینش صفا نیست
    تو پادشه هر دو جهانی به حقیقت
    لیکن چه کنم چون نظرت سوی گدا نیست
    دل را طلبیدم ز سر زلف تو گفتا
    ما را سر و پروای چنان بی سر و پا نیست
    گفتم مکن ای دوست جفا بر من مسکین
    شرمت ز من خسته و ترست ز خدا نیست
    بر اهل جهان جور و جفا چند پسندی
    در شهر تو نام کرم و بوی وفا نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha