کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر که دلش با غم ما یار نیست
    راست توان گفت که او یار نیست
    نیست زمانی دل مسکین من
    کز تو به کام دل اغیار نیست
    هر که به روی تو نظر کرد گفت
    کاین گل خوشبوی تو را خار نیست
    دیده به دل گفت حقیقت شنو
    بر تو مرا دیده ی انکار نیست
    عشق رخش بانگ به دل زد که هی
    قالب تو بابت آن کار نیست
    خیل غم عشق جهان بر جهان
    گرد مگردش تو که زنهار نیست
    سرو چمن سرکش و خوش قامتست
    لیک ورا شیوه ی رفتار نیست
    گرچه مه و مهر به رخ روشنند
    مهر و مهش خنده و گفتار نیست
    خسته دلم رفت به بازار عشق
    بانگ برآمد که خریدار نیست
    دل ز من خسته بدزدید و رفت
    چون سر زلف تو سیه کار نیست
    از سگ کوی تو بسی کمترم
    زآنکه مرا بر در تو بار نیست
    بار جهان هست بسی بر دلم
    از غم تو بیشترم بار نیست
    چون سر زلف تو کجا دل بماند
    کز غم عشق تو نگونسار نیست
    خود به جهان کیست که بی وصل تو
    خسته و مجروح و دل افگار نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha