کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو زلف دوست دلم دایماً پریشانست
    دو دیده از غم هجرانش گوهر افشانست
    هنوز نرگس مستش میان خواب و خمار
    لبش به کام دل شاد باده نوشانست
    دلا اگر ز لبش بوسه ای همی دزدی
    مرو که ماه رخش بیش از آن درافشانست
    به جان رسید دلم از جفای خصم ولی
    به دولت تو امید زوال ایشانست
    به وصل جان نرسیده هنوز مسکین دل
    چو بید از غم هجران او دَر افشانست
    دلا ز خویش بلا دیده ای و بیگانه
    ولی بلای دل من همه ز خویشانست
    گرفت آینه ی روی تو خطی زنگار
    مگر ز آه دل تنگ سینه ریشانست
    پرستش رخ یارست مذهب دل ما
    چرا که در دو جهان قایلم که کیش آنست
    من ضعیف، بلا دیده ام ز هجرانت
    چرا دو زلف تو چون خاطرم پریشانست
    ببرد دل ز جهانی به خطّ و خال سیاه
    غبار و فتنه عالم مگر کز ایشانست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha