کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در این زمانه ی دون نیست حق دید و شناخت
    ولی چه چاره توان، با زمانه باید ساخت
    درین زمانه ی بیگانه خوی می بینم
    هر آشنا که مرا دید خود مرا نشناخت
    ز شمع روی تو چون نیست ممکنم دوری
    ضرورتست چو پروانه جان و سر در باخت
    بیا دو دیده ی من کز غم تو مردم چشم
    ز درد روز فراقت سپر در آب انداخت
    چو بلبل از غم رویش بسی فغان کردم
    گل از لطافت رویش به ما نمی پرداخت
    کجاست نقد وصالش بگو به فریادم
    برس که آتش عشق تو قلب ما بگداخت
    چه کرده ام به جهان خود گناه بختم چیست
    چرا ز چشم عنایت به یک رهم انداخت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha