کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    درد دل دارم همانا وصل او درمان ماست
    وز دو لعل آبدارش آتشی در جان ماست
    آنکه بر حالم نسوزد آن دل بی رحم تست
    وآنکه با سر می نیاید محنت هجران ماست
    با طبیب درد ما گوی ای نسیم صبحدم
    آنکه نپذیرد علاجی درد بی درمان ماست
    گو بیا بر دیده ی من جای کن تا گویمت
    این قد چون نارون سرو سرابستان ماست
    گرچه سرو ناز بستانی ز ما سر می کشد
    چون رسد اینش چو او پیوسته در فرمان ماست
    من که در کنج قناعت نیم نانی می خورم
    در مقام فقر صد جمشید و کی دربان ماست
    از جهان چون تکیه بر درگاه لطفش کرده ام
    از عطا و بخشش او هر دو عالم زان ماست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha