کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا دلم با غم روی تو به شادی بنشست
    جان فدا کرد جهان وز همه عالم وراست
    هیچ امیدم صنما بر شب هشیاری نیست
    که شدم مست می عشق تو از روز الست
    غمزه ات دوش چنین گفت که کامت بدهم
    بخشش مست بود نیک ولی دست به دست
    لطف تو بنده نوازست ولیکن کرمت
    از چه رو بر من بیچاره در وصل ببست
    تا به کی ناوک دلدوز زنی بر دل من
    ای دل و دیده نگویی تو از این غمزه مست
    تا تو برخاسته ای از سر عهدم صنما
    گوییا مهر رخت در دل و جانم بنشست
    گرچه بگسست مرا عهد و ز مهرم ببرید
    رشته ی مهر وی از دل نتوانم بگسست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha