کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عیدیست مبارک که کس آن عید ندیدست
    وز باد صبا هیچ کس آن بو نشنیدست
    در گوش دل آمد سحر از هاتف غیبم
    کین عید به بخت شه شه زاده سعیدست
    ایام خزانست ولیک از نظر لطف
    در باغ سعادات همه سبزه دمیدست
    از گلبن امید برآمد گل دولت
    ورنه به چنین فصل گل از باغ که چیدست
    جویان هلال شب عیدند خلایق
    خورشید درخشنده در این عید رسیدست
    در عید صیامت طرب و خرمی اولیست
    زیرا که قدوم شه شه زاده دو عیدست
    آهوی تتاری که در او نافه چینست
    بویی مگر از گلشن لطف تو شنیدست
    تا سرو روان، قدّ تو را دید به بستان
    از شرم چنان قامت رعنات خمیدست
    زان روز که محروم ز الطاف عمیمم
    خونم ز دل و دیده ی غمدیده چکیدست
    از جان چو دعاگوی و ثناخوان به جهانم
    از عین عنایت ز چه رو بنده بعیدست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha