جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۶۳: عیدیست مبارک که کس آن عید ندیدست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عیدیست مبارک که کس آن عید ندیدست وز باد صبا هیچ کس آن بو نشنیدست در گوش دل آمد سحر از هاتف غیبم کین عید به بخت شه شه زاده سعیدست ایام خزانست ولیک از نظر لطف در باغ سعادات همه سبزه دمیدست از گلبن امید برآمد گل دولت ورنه به چنین فصل گل از باغ که چیدست جویان هلال شب عیدند خلایق خورشید درخشنده در این عید رسیدست در عید صیامت طرب و خرمی اولیست زیرا که قدوم شه شه زاده دو عیدست آهوی تتاری که در او نافه چینست بویی مگر از گلشن لطف تو شنیدست تا سرو روان، قدّ تو را دید به بستان از شرم چنان قامت رعنات خمیدست زان روز که محروم ز الطاف عمیمم خونم ز دل و دیده ی غمدیده چکیدست از جان چو دعاگوی و ثناخوان به جهانم از عین عنایت ز چه رو بنده بعیدست جهان ملک خاتون