کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیا که بی رخ خوبت مرا به دل بارست
    ببین که دیده ز هجر رخ تو خون بارست
    بخور ز لطف غم حال ما که بد نبود
    اگرچه در دو جهانت چو بنده بسیارست
    اگر به پرسش مسکین قدم نهی روزی
    بیا که جان و دل و دیده جمله ایثارست
    مرا نه خواب و قرار و نه صبر و نه آرام
    بتر که جور و جفای بتم به سر بارست
    بیا بتا که تن خسته ی ضعیف نحیف
    ز بار هجر تو باری به کام اغیارست
    نگار من تو چه گویی که از چه روی آخر
    به جور دلخوشی و دایمت جفا کارست
    به گوش او برسان ای صبا و زود بگو
    جهان ز درد فراق تو سخت افگارست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha