کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو شوق روی تو بر بودم اختیار از دست
    برفت چون سر زلف توأم قرار از دست
    به دست بود مرا دامن نگار دریغ
    که برد چرخ جفا پیشه ام نگار از دست
    گرت رسد به گریبان دوستان دستی
    بگیر دامن یاران خود مدار از دست
    اگر به دست تو افتد شبی سر زلفش
    مده دو زلف پریشانش زینهار از دست
    خیال قامت دلخواه ما چو سرو سهیست
    برفت از نظر ما و رفت یار از دست
    به جان رسید دل من ز دست جور فراق
    جفا و جور ز بهر خدا بدار از دست
    چو جان رسید به لب، دلبرم نظر فرمود
    چو حاصلم بود اکنون که رفت کار از دست
    نه روزگار وفا کرد با من و نه نگار
    ز دست رفت جهان را چو روزگار از دست
    قرار و خواب و شکیبایی و جفا بردن
    برفت از غم عشق تو هر چهار از دست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha