جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۱: چو شوق روی تو بر بودم اختیار از دست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو شوق روی تو بر بودم اختیار از دست برفت چون سر زلف توأم قرار از دست به دست بود مرا دامن نگار دریغ که برد چرخ جفا پیشه ام نگار از دست گرت رسد به گریبان دوستان دستی بگیر دامن یاران خود مدار از دست اگر به دست تو افتد شبی سر زلفش مده دو زلف پریشانش زینهار از دست خیال قامت دلخواه ما چو سرو سهیست برفت از نظر ما و رفت یار از دست به جان رسید دل من ز دست جور فراق جفا و جور ز بهر خدا بدار از دست چو جان رسید به لب، دلبرم نظر فرمود چو حاصلم بود اکنون که رفت کار از دست نه روزگار وفا کرد با من و نه نگار ز دست رفت جهان را چو روزگار از دست قرار و خواب و شکیبایی و جفا بردن برفت از غم عشق تو هر چهار از دست جهان ملک خاتون