جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۷۳: در این زمانه ی دون نیست حق دید و شناخت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در این زمانه ی دون نیست حق دید و شناخت ولی چه چاره توان، با زمانه باید ساخت درین زمانه ی بیگانه خوی می بینم هر آشنا که مرا دید خود مرا نشناخت ز شمع روی تو چون نیست ممکنم دوری ضرورتست چو پروانه جان و سر در باخت بیا دو دیده ی من کز غم تو مردم چشم ز درد روز فراقت سپر در آب انداخت چو بلبل از غم رویش بسی فغان کردم گل از لطافت رویش به ما نمی پرداخت کجاست نقد وصالش بگو به فریادم برس که آتش عشق تو قلب ما بگداخت چه کرده ام به جهان خود گناه بختم چیست چرا ز چشم عنایت به یک رهم انداخت جهان ملک خاتون