کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    افتاده در دلم ز دو زلف تو تابها
    زان هر شبم ز غصّه پریشانست خوابها
    مهمان دیده است همه شب خیال تو
    آرم برای بزم خیالت شرابها
    خون دل از دو دیده ی مهجور می کنم
    اندر پیاله وز جگر خود کبابها
    گفتم نظر به حال من خسته دل فکن
    از روی لطف دوست شنیدم جوابها
    گفتم مکن جفا به من خسته بیش ازین
    کز دیده رفت در غم هجرم شرابها
    تابم ببردی از دل مجروح ناتوان
    دادی مرا به دست غم هجر تابها
    مه در نقاب می نتوان دید در جهان
    بگشا به لطف از رخ چون مه نقابها

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha