کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بگویمت سخنی ای نگار چون بالات
    به راستی و درستی که نیست کس همتات
    نرست سرو چو قدّ تو راست در بستان
    گلی ندید کسی چون رخ جهان آرات
    اگر کنی گذری در چمن گل رنگین
    فتد ز دست و سهی سرو سر نهد در پات
    منم به کوی فراقت نشسته با غم و درد
    تویی به عالم عشق کسی دگر، هیهات
    هنوز با همه جور تو در تکاپویم
    که کی رسم به وصال جمال روح افزات
    ز مکر دشمن بدگو مباش ایمن از آنک
    چگونه ترک کند آنچه باشدش در ذات
    به اعتقاد توان برد کار خویش از پیش
    تو زهد خشک مور ز و بنه ز سر طامات
    فرس به عرصه چنان راند و فرزبندی کرد
    رخی نهاد شه عشق و شد جهان شه مات
    برفتی و بزدی آتشی به جان جهان
    دلت نکرد ترحّم نبود شرم از مات

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha