کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرا که فرض شد از جان و دل دعای شما
    بگو چگونه بگویم دمی ثنای شما
    ز پادشاهی ایران زمینش ننگ آید
    کسی که شد به سر کوی غم زدای شما
    اگرچه رای تو بر درد و غصّه ی دل ماست
    به غیر صبر چه تدبیر رای رای شما
    اگر رضای تو بر خون دل بود سهلست
    مقدمّست به خون دلم رضای شما
    به جان دوست که مرغ دل من غمگین
    به هیچ روی ندارد بجز هوای شما
    اگر به کلبه ی احزان ما دهی تشریف
    میان دیده ی روشن کنیم جای شما
    به جای جان سر و زر کرده ام فدا لیکن
    محقّریست شدم شرمسار پای شما
    بگفتمش که جهانی به تیغ هجر مکش
    جواب داد که سهلست خون بهای شما
    به درد هجر بمردیم آه اگر روزی
    به درد ما نرسد نوبت دوای شما

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha