کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چند حرف آب و نان چون مردم غافل زدن؟
    تا به کی بر رخنه دیوار زندان گل زدن؟
    نیست جز تسلیم لنگر عالم پر شور را
    دست و پا پوچ است در دریای بی ساحل زدن
    از تن خاکی به مردی گرد چون مجنون برآر
    تا توانی دست خود بر دامن محمل زدن
    می شود چون رشته اشک از گره مطلق عنان
    رشته امید ما را عقده مشکل زدن
    حاصل سنگ از درخت بی ثمر بار دل است
    از تهی مغزی است حرف سخت با مدخل زدن
    نیست مانع از تردد وصل دریا سیل را
    قطره بیش از راه می باید درین منزل زدن
    بهر مشتی خون که رزق خاک گردد عاقبت
    دست، بی شرمی بود بر دامن قاتل زدن
    سبزه خوابیده را سهل است کردن پایمال
    نیست از مردی به قلب دشمنان غافل زدن
    گر به رعنایی فشاند دامن، آزادست سرو
    ورنه آسان است پشت پای بر حاصل زدن
    بحر را صائب نگردد مانع جوش و خروش
    از خس و خاشاک سوزن بر لب ساحل زدن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha