کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مکن تقصیر در افسوس تا جان در بدن داری
    که بهر لب گزیدن سی محرک در دهن داری
    جهان از تنگ خلقی بر تو زندانی است پروحشت
    وگرنه یوسفستان است اگر خلق حسن داری
    به غربت گر شوی قانع، گل بی خار می گردد
    همان خاری که در پیراهن از شوق وطن داری
    مهیا باش زخم گاز را در پرده شبها
    زبان آتشین چون شمع تا در انجمن داری
    بپوشان از دو عالم دیده و مستانه راهی شو
    اگر امید افتادن در آن چاه ذقن داری
    مهیا باش صائب زخم چندین خار بی گل را
    گل بی خاری از دوران اگر در پیرهن داری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha