کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا کی ز جهل چاره حرص از طلب کنی؟
    از خارخار چند علاج جرب کنی؟
    هرگز نمی رسد به طباشیر استخوان
    پیش حسب مباد حدیث نسب کنی
    شب راز آه زنده دلان روز می کنند
    داری تو جد و جهد که روزی به شب کنی
    انداخت پیش ابر سپر، تیغ آفتاب
    آن به که خصم را به مدارا ادب کنی
    نان گرسنه چشم فزاید گرسنگی
    از چون خودی مباد که روزی طلب کنی
    در بحر صاحب گهر از ابر شد صدف
    چون غافلان مباد که ترک سبب کنی
    بارست سایه بر دل آزادگان و تو
    بهر سفر رفیق موافق طلب کنی
    صائب به غمگسار ز غم می توان رسید
    حیف است عمر صرف نشاط و طرب کنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha