کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در پیری ارتکاب می ناب می کنی
    این صبح را تصور مهتاب می کنی
    مویت سفید گشت و همان از شراب تلخ
    در شیر زندگانی خود آب می کنی
    دل را برای جسم ز می می کنی خراب
    تعمیر دیر از گل محراب می کنی
    از توبه حرف می زنی و باده می خوری
    بیدار می شوی و دگر خواب می کنی
    در قلزمی که کشتی نوح است در خطر
    بالین ز گرد بالش گرداب می کنی
    سررشته حیات به آخر رسید و تو
    پس پس سفر چو طفل رسن تاب می کنی
    درمان شیب باده روشن نمی کند
    زخم کتان رفو چه به مهتاب می کنی؟
    چون عقل و هوش و دین و دلت را شراب برد
    آهنگ این سفر به چه اسباب می کنی؟
    موی سفید، مشرق صبح قیامت است
    وقت است توبه گر ز می ناب می کنی
    از روی گرم دل به تو پرتو نمی رسد
    تا پشت خویش گرم به سنجاب می کنی
    همت زراستان، گه افتادگی بجوی
    بالین ز راه ساز، اگر خواب می کنی
    اول دل و زبان خود از توبه پاک کن
    صائب اگر نصیحت احباب می کنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha