کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زین گریه دروغ که ای پیر می کنی
    آبی به شیراز سر تزویر می کنی
    زان به بود که سیر کنی صد گرسنه را
    چشم گرسنه خود اگر سیر می کنی
    از سیر نیست مانع عمر سبک خرام
    موی خود از خضاب اگر قیر می کنی
    مویت سفید و نامه اعمال شد سیاه
    در توبه اینقدر ز چه تائخیر می کنی؟
    کافور مرگ آتش حرص ترا، کم است
    تو ساده لوح فکر طباشیر می کنی
    طی شد شب جوانی و خندید صبح شیب
    تو این زمان تهیه شبگیر می کنی؟
    در خامشی گریز ز تقصیرهای خویش
    تمهید عذر بهر چه تقصیر می کنی؟
    این خانه را که طعمه سیلاب می شود
    ای خانمان خراب چه تعمیر می کنی؟
    کم کرده ای گناه، که در وقت بازخواست
    تقصیر خود حواله به تقدیر می کنی؟
    آن خصم نیست نفس کز احسان شود مطیع
    غافل مشو که تربیت شیر می کنی
    سال دراز کعبه نگرداند رخت خویش
    تو هر دو روز رخت چه تغییر می کنی؟
    آن پرده سوز، قابل تصویر خلق نیست
    در پرده است هر چه تو تصویر می کنی
    چون سینه را هدف کنی ای بیجگر، که تو
    در خانه کمان حذر از تیر می کنی
    صائب مس تو نیست پذیرای نور فیض
    بیهوده عمر خرج در اکسیر می کنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha