کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ما را بس است سلسله جنبان اشاره ای
    کافی است بزم سوختگان را شراره ای
    تا پای بر فلک نگذاری ز مهد خاک
    مویت اگر چو شیر شود شیرخواره ای
    همت بلنددار که با همت بلند
    هر جا روی به توسن گردون سواره ای
    از اهل فکر باش که با دورباش فکر
    هم در میان مردم و هم بر کناره ای
    از آفتاب تجربه گردید سنگ موم
    وز خام طینتی تو همان سنگ خاره ای
    از هستی دو روزه به تنگند عارفان
    تو ساده لوح طالب عمر دوباره ای
    یک بار نقش پای خود ای بی خبر ببین
    تا روشنت شود که چه مست گذاره ای
    شرط است ریختن عرق سعی موج را
    هر چند بحر عشق ندارد کناره ای
    مردان عنان به دست توکل نداده اند
    تو سست عزم در گرو استخاره ای
    از روزگار تیره و بخت سیاه روز
    ابرو ترش مساز اگر درد خواره ای
    نتوان به کنه عشق رسیدن ز فکر پوچ
    در بحر آتشین چه کند تخته پاره ای؟
    از دست من اگر چه نجسته است هیچ کار
    پرکاری تو کرد مرا هیچکاره ای
    تا آفتاب عشق تو تیغ از میان کشید
    هر پاره ای شد از دل من ماهپاره ای
    این آتشی که چهره او برفروخته است
    دل را به غیر آب شدن نیست چاره ای
    صائب ز آفتاب رخ یار شرم کن
    از ره مرو به روشنی هر ستاره ای

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha