کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن را که هست گردش چشم غزاله ای
    در کار نیست رطل گران و پیاله ای
    ما را ز کهنه و نو عالم بود کفاف
    معشوق نو خطی و می دیر ساله ای
    تا گل شکفته شد گرو میفروش کرد
    در خانه داشت هر که کتاب و رساله ای
    بگذار حرف محکمی توبه را به طاق
    کاین شیشه توتیا شود از سنگ ژاله ای
    بلبل چگونه مست نگردد، که می دهد
    از هر گلی بهار به دستش پیاله ای
    چون عندلیب قسمت من نیست از بهار
    غیر از نگاه حسرت و آهی و ناله ای
    می کرد داغ، سینه کان عقیق را
    می داشت چون رخ تو اگر باغ لاله ای
    یک هاله در بساط همه چرخ بیش نیست
    ماه تراست هر خم آغوش، هاله ای
    صائب چو تاک نیست غم سربریدنش
    هر کس به یادگار گذارد سلاله ای

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha