کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز عشق شد همه غم های بی شمار یکی
    یکی هزار شد چون شود هزار یکی
    ز آشکار و نهانی که می رسد به نظر
    نهان یکی است درین بزم و آشکار یکی
    دو برگ نیست موافق ز صنع رنگ آمیز
    اگر چه هست درین بوستان بهار یکی
    شرار در جگر سنگ چشم بینا یافت
    نشد گشاده شود چشم اعتبار یکی
    به هر دلی نکند درد و داغ عشق اقبال
    به داغ شه نرسد از دو صد شکار یکی
    ز رهروان که درین ره غبار گردیدند
    نخاست همچو من از خاک انتظار یکی
    ز اختیار، فضولی است گفتگو کردن
    به عالمی که بود صاحب اختیار یکی
    به هر چه چشم گشایی چو آب درگذرست
    درین ریاض بود سرو پایدار یکی
    به روزگار جوانی شکسته دل بودم
    خزان گلشن من بود با بهار یکی
    ز نامه ها که نوشتم به خون دل صائب
    مرا بس است اگر می رسد به یار یکی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha