کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای کوه بیستون که چنین سرکشیده ای
    بازوی آهنین مرا دور دیده ای!
    ای دل که در هوای خط و زلف می پری
    آخر کدام دانه ازین دام چیده ای؟
    امروز مستی تو دو بالای باده است
    معلوم می شود لب خود را مکیده ای
    داری خبر ز روی زمین، گر چه از حیا
    جز پشت پای خویش مقامی ندیده ای
    شوخی چنان که تا نظر از هم گشوده ام
    از دل چو اشک بر سر مژگان دویده ای
    واقف نه ای ز لذت عشق نهان ما
    یک گل به ترس و لرز ز گلشن نچیده ای
    از خون گرم روز جزا سربرآورد
    در هر دلی که نشتر مژگان خلیده ای
    چون داغ، دل به لاله باغ جهان مبند
    مرده است این چراغ، نفس تا کشیده ای
    گوش هزار نغمه سرا بر دهان توست
    صائب چه سر به جیب خموشی کشیده ای؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha