کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    من به حال مرگ و تو درمان دشمن می کنی
    این ستم ها چیست ای بی درد بر من می کنی؟
    بد نکردم چون تویی را برگزیدم از جهان
    خاک عالم را چرا در دیده من می کنی؟
    می توان دل را به اندک روی گرمی زنده داشت
    آتش ما را چرا محتاج دامن می کنی؟
    نیستی گردون، ولی بر عادت گردون تو هم
    می کشی آخر چراغی را که روشن می کنی
    گرم می پرسی مرا بهر فریب دیگران
    در لباس دوستداران کار دشمن می کنی
    نیست با سنگین دلان هرگز سر و کاری ترا
    خنده بر سرگشتگی های فلاخن می کنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha