کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از بلند و پست نبود چاره تا گرد رهی
    گرد هستی برفشان از خود اگر مرد رهی
    خاکساران می شوند آخر ز مطلب کامیاب
    دامنی خواهی به دست آورد اگر گرد رهی
    سختی راه طلب سنگ فسان رهروست
    رو مگردان از دم شمشیر اگر مرد رهی
    خواب هیهات است گردد جمع با درد طلب
    پای خواب آلوده ای تا فارغ از درد رهی
    کی توانم چشم در دامان منزل گرم کرد؟
    این چنین کز سستی کوشش تو دلسرد رهی
    با تن آسانی به مقصد راه برون مشکل است
    دور گرد منزلی تا نازپرورد رهی
    از هدف چون تیغ کج رزق تو خاک تیره است
    در طلب افتان و خیزان تا تو چون گرد رهی
    فرد را نتوان پریشان همچو دفتر ساختن
    جمع چون خورشید کن خود را اگر فرد رهی
    تیغ عریان می کند کوته زبان خصم را
    پا مکش صائب به دامن گر هماورد رهی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha