کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به ظاهر نیست عشق را اگر بر دست و پا بندی
    به هر مو دارد از پاس وفاداری جدا بندی
    چنان دلبستگی دارم به اسباب گرفتاری
    که من آزاد گردم هر که بگشاید ز پابندی
    در جنت به رویش بی تکلف واکند رضوان
    گشاید هر که آن گل پیرهن را از قبا بندی
    مدان آزادگان را غافل از حال گرفتاران
    که از هر طوق قمری سرو را باشد جدابندی
    به دورانداز از رطل گرانسنگی مرا ساقی
    که بی آبی بود بر دست و پای آسیابندی
    ز شیرینی شدم قانع به شکرخواب درویشی
    به ظاهر گر نبستم بر شکر چون بوریا بندی
    مده از کف عنان جور بی باکانه ای ظالم
    که مظلومان نمی دارند بر دست دعا بندی
    چه سازد مهر خاموشی به سوز سینه عاشق؟
    نگیرد پیش این سیلاب بی زنهار را بندی
    ز کار عشق هیهات است آرد عقل سر بیرون
    که هر موجی ازین دریا بود بر ناخدا بندی
    همان از ناله صائب می کنم آزاد دلها را
    به هر بندم گذارد عشق اگر چون نی جدا بندی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha