کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دایم به یک قرار بود مشت خار من
    چون آشیان خوش است خزان و بهار من
    گرد یتیمی گهر آفرینشم
    بر هیچ دیده بار نباشد غبار من
    از ابر، تخم سوخته افسرده تر شود
    مرهم چه می کند جگر داغدار من
    بر روی هم گذاشته ام دست چون صدف
    گوهر شود یتیم ز جیب و کنار من
    چون عقده های آبله از پاک گوهری
    موقوف زخم خار بود نوبهار من
    خوابم بود به دولت بیدار همعنان
    بر راه کبک خنده زند کوهسار من
    کشتی در آب گوهر من کار می کند
    دریا ترست از گهر آبدار من
    صائب مرا به باغ و بهار احتیاج نیست
    باغ و بهار من بود از خارخار من

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha