کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دیده روشن می شود از خط عنبر یار او
    می برد زنگ از دل آیینه ها زنگار او
    جامه فانوس گردد پرده شرم و حیا
    برفروزد از شراب لعل چون رخسار او
    کوه تمکینش زبان بند فغان ها گشته است
    برنمی آید صدا از کبک در کهسار او
    از خرامش بس که کیفیت تراوش می کند
    نقش پا رطل گران می گردد از رفتار او
    ما به بوی پیرهن کردیم چون یعقوب صلح
    وقت چشمی خوش که روشن گردد از دیدار او
    بستر آرام پروانه است خواب روز شمع
    وای بر آن کس که بیدارست دایم یار او
    هر که دارد ناله ای، صائب در آن کو محرم است
    بلبل خاموش را ره نیست در گلزار او

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha