کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    لعل او را بین به دلها بی حجاب آویخته
    گر ندیدی اخگری را در کباب آویخته
    چون تهیدستی که یابد بر کلید گنج دست
    دیده حیران در آن بند نقاب آویخته
    خط مشکین گرد رخسار جهان افروز او
    مجرمی چندند در روز حساب آویخته
    چون زنند اهل تظلم دست در زنجیر عدل؟
    آنچنان جانها در آن زلف بتاب آویخته
    شوق آسایش نمی داند، وگرنه بی حجاب
    ذره ما در فروغ آفتاب آویخته
    هیچ کاری از بزرگان برنیاید بی شفیع
    قطره از دریا به دامان سحاب آویخته
    ساده لوحانی که در دنیای دون پیچیده اند
    تشنه ای چندند در موج سراب آویخته
    از خیال چشم مخمور تو صائب عمرهاست
    پرده ها بر روی بینایی ز خواب آویخته

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha