کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به مطلب می رسد جویای کام آهسته آهسته
    ز دریا می کشد صیاد دام آهسته آهسته
    به مغرب می تواند رفت در یک روز از مشرق
    گذارد هر که چون خورشید گام آهسته آهسته
    به همواری بلندی جو که تیغ کوه را آرد
    به زیر پای، کبک خوشخرام آهسته آهسته
    ز تدبیر جنون پخته کار عقل می آید
    که مجنون آهوان را کرد رام آهسته آهسته
    مشو از زیردست خویش ایمن در زبردستی
    که خون شیشه را نوشید جام آهسته آهسته
    خیال نازک آخر می فروزد چهره شهرت
    مه نو می شود ماه تمام آهسته آهسته
    دلی از آه می گفتم شود خالی، ندانستم
    که پیچد بر سراپایم چو دام آهسته آهسته
    به شکرخند ازان لبهای خوش دشنام قانع شو
    که خواهد تلخ گردید این مدام آهسته آهسته
    اگر چه رشته از بار گهرپیچان و لاغر شد
    کشید از مغز گوهر انتقام آهسته آهسته
    اگر نام بلند از چرخ خواهی صبر کن صائب
    ز پستی می توان رفتن به بام آهسته آهسته

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha