کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در جسم خاکسار مرا جان سوخته
    باشد سفال تشنه و ریحان سوخته
    چون لاله گرچه چشم و چراغم بهار را
    تر می کنم به خون جگر نان سوخته
    تخمی که سوخت سبز نگردد ز نوبهار
    از می چگونه تازه شود جان سوخته؟
    خیزد نفس ز سینه گرمم به رنگ آه
    خاکسترست گرد بیابان سوخته
    از مرگ فارغند حریفان پاکباز
    آتش چه می کند به نیستان سوخته؟
    از خاک پای سوختگان است سرمه ام
    بینایی شرر بود از جان سوخته
    چون داغ لاله است زمین گیر آه من
    از دل به لب نمی رسد افغان سوخته
    جان تازه شد ز سینه بی آرزو مرا
    گلزار رهروست بیابان سوخته
    صائب ز خوان نعمت الوان نوبهار
    قانع شدم چو لاله به یک نان سوخته

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha