کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بی تائمل صرف نقد وقت در دنیا کنی
    چون به کار حق رسی امروز را فردا کنی
    دست خود از چرک دنیا گر توانی پاک شست
    دست در یک کاسه با خورشید چون عیسی کنی
    سنبل و ریحان شود در خوابگاه نیستی
    آنچه از انفاس صرف آه در شبها کنی
    عیب خود جویند بینایان به صد شمع و چراغ
    تو به چندین چشم عیب دیگران پیدا کنی
    تا نگردیده است پشتت خم به بالا کن سری
    با قد خم چون میسر نیست سر بالا کنی
    چون صدف سهل است کردن قطره را در خوشاب
    جهد کن تا قطره خود را مگر دریا کنی
    چند در اختر شماری صرف سازی نقد عمر؟
    از دم عقرب گره تا کی به دندان وا کنی؟
    تا به کی چون غنچه در بستانسرای روزگار
    رخنه در قصر وجود از خنده بیجا کنی؟
    سیل را روشنگری چون اتصال بحر نیست
    سعی کن تا در دل روشن ضمیران جا کنی
    دست اگر چون موج شویی از عنان اختیار
    می توانی در دل دریا کمر را وا کنی
    چون صدف گنجینه گوهر ترا صائب کنند
    رزق خود دریوزه گر از عالم بالا کنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha