کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عشق اختیار دل را از دست ما گرفته
    طوفان عنان کشتی از ناخدا گرفته
    روشنگر نگاه است رخسار مه جبینان
    باغ و بهار بوسه است دست حنا گرفته
    هر چند در خرابات یکتاست جام خورشید
    هر ذره از فروغش جامی جدا گرفته
    ملک شهان مغرور شرکت نمی پذیرد
    هر شیوه ای ز حسنش ملکی جدا گرفته
    تمثال شاخ چشمان یک جا نگیرد آرام
    چون نقش حسن شیرین در سنگ جا گرفته؟
    رنگ از جهان بیرنگ نتوان به رنگ و بو یافت
    منزل به خواب بیند پای حناگرفته
    سیلاب ریشه ما نتواند از زمین کند
    خار علایق از بس دامان ما گرفته
    برهان بی بصیرت باطل شود به حرفی
    از دست کور بسیار طفلی عصا گرفته
    از زیر تیغ بیرون آورده ام سری مفت
    تا سایه از سر من بال هما گرفته
    از دور، می مجو بیش در انجمن که بسیار
    آب زیاد گردش از آسیا گرفته
    نشو و نما توقع از بخت خفته دارم
    تا سیر هند کرده است پای حناگرفته
    جان هواپرستان در فکر عاقبت نیست
    بیم خطا ندارد تیر هواگرفته
    سرو از دعای قمری پیوسته پای برجاست
    هرگز ز پا نیفتد دست دعا گرفته
    از زیر چرخ هر کس دل را درست برده است
    نشکسته دانه خود از آسیا گرفته
    فرموده از رعونت کار قلم به انگشت
    هر کس به وقت پیری ترک عصا گرفته
    خواهد شدن ز حیرت چون نقش پا زمین گیر
    هر رهروی که پیشی بر رهنما گرفته
    زافتادگی به مقصد آسان توان رسیدن
    تا سرزده است خورشید شبنم هوا گرفته
    ما از سخن گرفتیم صائب حیات جاوید
    گر خضر از سیاهی آب بقا گرفته

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha