صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۶۴۰: عشق اختیار دل را از دست ما گرفته
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عشق اختیار دل را از دست ما گرفته طوفان عنان کشتی از ناخدا گرفته روشنگر نگاه است رخسار مه جبینان باغ و بهار بوسه است دست حنا گرفته هر چند در خرابات یکتاست جام خورشید هر ذره از فروغش جامی جدا گرفته ملک شهان مغرور شرکت نمی پذیرد هر شیوه ای ز حسنش ملکی جدا گرفته تمثال شاخ چشمان یک جا نگیرد آرام چون نقش حسن شیرین در سنگ جا گرفته؟ رنگ از جهان بیرنگ نتوان به رنگ و بو یافت منزل به خواب بیند پای حناگرفته سیلاب ریشه ما نتواند از زمین کند خار علایق از بس دامان ما گرفته برهان بی بصیرت باطل شود به حرفی از دست کور بسیار طفلی عصا گرفته از زیر تیغ بیرون آورده ام سری مفت تا سایه از سر من بال هما گرفته از دور، می مجو بیش در انجمن که بسیار آب زیاد گردش از آسیا گرفته نشو و نما توقع از بخت خفته دارم تا سیر هند کرده است پای حناگرفته جان هواپرستان در فکر عاقبت نیست بیم خطا ندارد تیر هواگرفته سرو از دعای قمری پیوسته پای برجاست هرگز ز پا نیفتد دست دعا گرفته از زیر چرخ هر کس دل را درست برده است نشکسته دانه خود از آسیا گرفته فرموده از رعونت کار قلم به انگشت هر کس به وقت پیری ترک عصا گرفته خواهد شدن ز حیرت چون نقش پا زمین گیر هر رهروی که پیشی بر رهنما گرفته زافتادگی به مقصد آسان توان رسیدن تا سرزده است خورشید شبنم هوا گرفته ما از سخن گرفتیم صائب حیات جاوید گر خضر از سیاهی آب بقا گرفته صائب تبریزی