کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یاد دارد تخت شاهان قلزم خضرا بسی
    سرنگون گردیده زین کشتی درین دریا بسی
    خاک ها در کاسه سرکرده چون موج سراب
    رهروان تشنه لب را جلوه دنیا بسی
    ترک دنیا پیش دنیادوستان باشد عظیم
    ورنه در قاف قناعت هست ازین عنقا بسی
    نه همین قارون فرو رفته است در خاک سیاه
    خویش را گم کرده اند از جستن دنیا بسی
    خاکساری چون سرافرازی نمی دارد زوال
    کوهها را پشت سر دیده است این صحرا بسی
    شیشه پر زهر گردون چیست در دیر مغان
    هر تنک ظرفی تهی کرده است ازین مینا بسی
    آسمان سنگدل از گریه ما فارغ است
    یاد دارد پل ازین سیلاب بی پروا بسی
    از هزاران کس که می بینی یکی صاحبدل است
    آهوی مشکین ندارد دامن صحرا بسی
    دست بردار از خم آن زلف چون چوگان که کرد
    سروران را گوی میدان صائب این سودا بسی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha