کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سرفرازی را نباشد جنگ با افتادگی
    دولت خورشید را دارد بپا افتادگی
    از تواضع دولت افزاید سعادتمند را
    خوش بود چون سایه از بال هما افتادگی
    از عزیزی می گذارد پا به چشم آفتاب
    هر که گیرد همچو شبنم از هوا افتادگی
    مرکز بر گرد سرگردیدن افلاک کرد
    نقطه بی دست و پای خاک را افتادگی
    رفت در بیهوده گردی عمر ما چون گردباد
    ما سبک مغزان کجاییم و کجا افتادگی
    مردم بی دست و پا را مرکبی در کار نیست
    می رود منزل به منزل جاده با افتادگی
    جا به کنج گلخن و صحن گلستان داده است
    شعله را گردن فرازی، آب را افتادگی
    دانه را سرسبز سازد، قطره را گوهر کند
    در جهان خاک باشد کیمیا افتادگی
    بی پر و بالی کند نزدیک راه دور را
    برد بر افلاک چون شبنم مرا افتادگی
    گر چه باشد بر زمین پست جاری حکم آب
    می شود سد ره سیل بلا افتادگی
    شعله شد مغلوب خاکستر به اندک فرصتی
    سرکشان را زود آرد زیر پا، افتادگی
    دیگران گر از خدا خواهند اوج اعتبار
    می کند دریوزه صائب از خدا افتادگی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha