کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جامه زرین نگردد جمع با سیمین تنی
    یوسف از چه برنمی آید ز بی پیراهنی
    صبر چون بادام کن بر خشک مغزی های پوست
    جنگ دارد با زبان چرب نان روغنی
    گوشه چشمی ز غمخواران چو نبود غم بلاست
    اژدهایی می شود هر خار در بی سوزنی
    بی دهانی تیره دارد مشرب عیش مرا
    دود پیچیده است در این خانه از بی روزنی
    رونگردانند از شمشیر صاحب جوهران
    می کند موج خطر بر پشت دریا جوشنی
    از حنا بستن نگردد پای رفتارش گران
    هر که چون برگ خزان شد از گلستان رفتنی
    آدمی را چشم عبرت بین اگر باشد بس است
    آنچه آمد بر سر ابلیس از ما و منی
    عشق اگر داری جهان گو سر به سر زنجیر باش
    صاحب سوهان نیندیشد ز بند آهنی
    از سیه کاران حدیث تو به جرم دیگرست
    جامه خود را همان بهتر نشوید گلخنی
    اشک را در دیده روشندلان آرام نیست
    ذره می رقصد در آن روزن که باشد روشنی
    همت پیران گشاید کارهای سخت را
    رخنه در خارا کند تیر کمان صد منی
    بی لباسی دارد از زخم زبان ایمن مرا
    فارغم از داروگیر خار از بی دامنی
    برنمی دارم نظر از پشت پای خویشتن
    بس که دیدم صائب از نادیدگان نادیدنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha