کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیگانگی ز حد رفت ساقی می صفا ده
    ما را ز خویش بستان خود را دمی به ما ده
    از پافتادگانیم در زیر پا نظر کن
    از دست رفتگانیم دستی به دست ما ده
    هر چند بوالفضولی است از دور بیش جستن
    در زیر چشم ما را پیمانه ای جدا ده
    دیوان ما و خود را مفکن به روز محشر
    در عذر خشم بیجا یک بوسه بجا ده
    گر بوسه ای نبخشی، دشنام را چه مانع؟
    گر آشنا نگردی پیغام آشنا ده
    ای پادشاه خوبی در شکر بی نیازی
    از حسن خود زکاتی گاهی به این گدا ده
    بی جذبه از تردد کاری نمی گشاید
    چون برگ که سبک شو خود را به کهربا ده
    از تیرگی چو صائب محروم از لقایی
    چندان که می توانی آیینه را جلا ده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha